فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز
عشق یا نفرت-Love or hate

عشق یا نفرت-Love or hate
تلخی مرگ و شیرینی زندگی آنقدر ارزش ندارد که شرافت خود را زیر پا بگذاریم. 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق یا نفرت-Love or hate و آدرس richard.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





خسته شده ام از این دنیا

کی به وطن خویش باز خواهم گشت

خدایا دلم برایت تنگ شده است

چرا چشمانم دیگر اشکی ندارند

داغونم از دردُ از غصه شاید هم از شادی

ولی شکر که همه چیز تو را به یاد من می آورد.

به انتظار خواهم نشست.

زود صدایم کن

زود

AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 1:56 ] [ علی ]

اگر در تلاطم اندوه خویش غرق شوم به تو خواهم رسید به تو که در شادی هایم رهایت می کنم وتنها در لحظه های اندوه می شناسمت.باور داری که بزرگیت را می دانم اما به بزرگیت نرسیده ام. کالبد من تاب تحمل بزرگی تو را ندارد ای بزرگتر از بزرگ.

 

اندوه من بازتاب عشق تو است وفتی که لحظه ای بی دلیل غمگین می شوم وپالتوی گرم غم را بر تن می کنم بازتاب نگاهت نیز آنقدر گرم است که شرم عرق کناهم را از تن سرازیر می کند تو گویی غسل عشق را به تحقیق می گذارم.

گذر عشق آسان است وقتی نگاه کوچک من بتواند ریشه ی عشق تورا درک کند.باور تورارسیدن زیباست اگر بتوان به باورت رسید ای باور من .در خویش می نگرم وقتی چشمانم نور درک تو را ندارد تورا در میان تاروپود خوب خویش می یابم اگر تار وپود بدی ریشه در وجودم نگذارد.

مرا به باور خویش برسان ای باور خوب.

AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 1:42 ] [ علی ]

وقتی که اندوه در چشمانم قالب می شود.

در صندوقچه ذهنم به دنبال قالب زیباتری می گردم.

اما

وقتی غمهای دردآوریک دختر گل فروش به یادم می آید.

ناخودآگاه چشمانم قالب زیبای خود را در آغوش می کشد.

وانگاه وجودمن بارانی می شود.

AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 1:34 ] [ علی ]

دریامرا می خواند

 

امواج دریامرا می خوانند

زیراکه تفکراتم سرکش است

زیراکه عقایدم همچون موج

به ساحل صخره ای اندیشه ام می کوبند

در هم می شکنند ساحل را

و رها و وحشی

به تخیل می پیوندند.

AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 1:31 ] [ علی ]

عاشق                           عاشق تر

نبود در تار و پودش           ديدي گفت عاشقه عاشق

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه ديدار اين خونه

فقط  خوابه ، تو كه رفتي هواي  خونه تب داره  ،  داره  از درو ديوارش غم

عشق تو مي باره ، دارم مي ميرم از بس غصه خوردم ،  بيا بر گرد تا ازعشقت

نمردم، همون كه فكر نمي كردي نمونده پيشت، ديدي رفت ودل ما رو سوزوندش

حيات خونه دل مي گه درخت ها همه خاموشن، به جاي كفتر و  گنجشك  كلاغاي

سياه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابيده  توي  دنياي خاموشي  ،   ديگه  ساعت رو

طاقچه شده كارش فراموشي  ،  شده كارش فراموشي  ،  ديگه  بارون  نمي

باره  اگر چه  ابر سياه  ،  تو كه  نيستي  توي  اين خونه ،   ديگه  آشفته

بازاريست  ،  تموم  گل ها  خشكيدن مثل خار بيابون ها ،  ديگه  از

رنگ  و رو رفته ، كوچه و خيابون ها ،،، من گفتم و يارم گفت

گفتيم و سفر كرديم،از دشت شقايق ها،با عشق گذركرديم

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداري، عشقو

به فراموشي ،چند روزه تو مي سپاري

گفتم كه تو مي دوني،سرخاك

تو مي ميرم ، ولي

تا لحظه مردن

نمي گيرم

دل از

تو

AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 1:28 ] [ علی ]

شاید هر کدوم از شماها یه تجربه عشقی داشته باشید،شاید به عشقتون رسیده باشین شایدم هم بنا به دلایلی

شکست خورده عشق باشین.خیلی خوشحال میشم که داستان عشق من رو بشنوید.

زندگی عشق من با یه هوای بارونی،توی پارک و...شروع نمیشه.بگذریم که چه جوری باهاش آشنا شدم.خیلی

دوستش داشتم،خدا سر شاهده یه بار حتی یه بار هم بهش دست نزده بودم یه عشق پاکه پاک،یه رابطه صاف و

صادقانه.جوری بودیم که همدیگه رو میپرستیدیم.چند ماه بعد از رابطمون فهمیدم که ایشون سرطان خون دارن.هیچ

منتی نیست ولی تمام جون،عمر و پولم رو واسش گذاشتم تا خوب بشه.زمانی که فهمیدم سرطان داره خیلی

ناراحت شدم.رفتم مشهد،از خدا و امام رضا خواستم خوبش کنه،به خدا گفتم:خدایا من طاقت ندارم من رو اینجور

امتحانم نکن.با خدا یه معامله کردم.گفتم خدایا عشقم رو شفا بده در عوضش مریضیش رو به من بده.شاید واسه

خیلی از ما آدمها این دعا سخت باشه ولی من خودم خواستم،چون عشقم بهش پاک و صادقانه بود.6ماه گذشت

خوب شد،خیلی خوشحال شده بودم.ولی این وسط توی دلم یه رازی داشتم،راز من این بود که خدا معامله ای

که باهاش کردم رو قبول کرد،عشق من خوب شد و من سرطان گرفتم.ناشکری نکردم،از خدا گله مند نشدم

چون همیشه به خدا اعتقاد داشتم و دارم و مطیع حکمت کارهاش هستم.1ماه بعد به عشقم گفتم که من سرطان

گرفتم،خدا سرشاهده تا فهمید گوشی رو قطع کرد.من فکر میکردم که ناراحت شده و حالش بد شده.تا چند روز ازش

خبری نبود،خودش زنگ زد و گفت بیا فلان جا کارت دارم.من هم خوشحال رفتم سر قرار،ولی انتظار هر چیزی رو

داشتم به غیر از حرفی که بهم زد.ایشون اصلا ناراحت بنده نشده بودن و حرفی که بهم زدن این بود:

علی آقا من با یه آدم سرطانی رو به موت نمیتونم زندگی کنم،شما خواه ناخواه مردنی هستین.بین ما همه چیز

تموم هست دیگه هم نمیخوام ببینمت.

من هیچی نمیگفتم و داشتم اشک میریختم،نه بخاطر حرفهاش،بخاطر حکمت خدا.ایشون اصلا زحمت یه دعا رو هم

نکشیده بودن و تقاضای جدایی کردن.من با تمام علاقه ای که بهش داشتم گفتم باشه حرفی نیست جدا میشیم.

من به یه چیزی بالاتر رسیده بودم اون هم به عشق خدا،یه عشقی که پاکی و صداقت حرف اول رو میزنه و دیگه توی

دلم جایی واسه یه عشق زمینی نبود.شاید رفتارش از نظر شما عزیزان بی رحمانه باشه،ولی اون لیاقت یه عشق

پاک رو نداشت.من الان تنهام و تنهایی هام رو با خدا پر میکنم.هیچ وقت ناامید نشدم چون تا خدا هست دلیلی برای

ناامیدی نیست.من الان نزدیک 1سال هست که سرطان گرفتم،هیچ وقت هم خودم رو نباختم چون خدا را با تمام

معنا پیدا کردم،چون به رسالت وجودی و آفرینش خودم پی بردم و به دنبال شکوفا کردن استعدادهام هستم.

توی این 1سال هیچ وقت نفرین و یا آه برای عشقم نکشیدم و واسش آرزوی خوشبختی کردم.این داستان عشق من

بود.

بچه ها من از زندگیم خیلی راضی هستم،از شما میخوام به این حرفم فکر کنید که عشق شما چقدر ارزش داره

واستون؟شما را به خدا نزدیک کرده یا دور؟

امیدوارم از داستان عشق من نکته لازم رو گرفته باشین.منتظر نظرات شما هستم.

AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ 23:42 ] [ علی ]

 

سلام علی،من خودتم.میخوام چند کلمه باهات حرف بزنم و برم.
علی من رو ببخش به خاطر تمام بدیهایی که بهت کردم.علی من همیشه با تو بودم-دیدمت،شنیدمت،حست کردم و فهمیدمت.دیدمت کسی درکت نکرد،شنیدم کسی دوستت نداره،حست کردم آخر غم و غصه ای و فهمیدمت که تنهایی.
علی من دیدم که جوونی ولی درکت کردم که همیشه بزرگتر از سن و سالت هستی.علی من شنیدم که دیگران بهت بدی کردن ولی خوبی نشان دادن.علی تو عاشق خدا و انسانیتی ولی هیچ وقت دیگران نفهمیدن و درکت نکردن.
علی منو ببخش بخاطر غم وغصه های کودکی،منو ببخش بخاطر سختی های نوجوونی،منو ببخش بخاطر تنهایی های جوونیت.من به تو بد کردم.الان هم اومدم جبران کنم،جبران یک عمر سختی و تنهایی،جبران یک عمر غم و غصه،جبران یک عمر دل شکستن و دل بریدن.
علی منو ببخش بخاطر تمام تلخیها.علی تو همه رو دیدی،شنیدی،حس کردی و فهمیدی ولی هیچ وقت هیچ کسی تو رو درک نکرد و نفهمید.علی من تو رو دوست دارم و تو هم من رو دوست داشته باش.دیگه طاقت اشک ندارم،دیگه نمیتونم ادامه بدم،علی همیشه به یادتم یه یادم باش.
علی من وجودت رو فهمیدم،علی من راز آفرینشت رو فهمیدم.
AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ 22:42 ] [ علی ]

وقتی که هرکدام از ما زندگی را

باعینک خودنگاه کند

بی شک دنیا رنگارنگ خواهد بود.

زیباست اگر عینک خود رابرداریم

وبا چشمی که خدابه ماداده است

دنیا را بنگریم.

چه دنیای یکسانی خواهد شد.

امتحان کنیم

AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:53 ] [ علی ]

 

این زنجیزه ی بشریت کجایش انسانیت هست؟آیا دانش راست می گوید که انسانیت تنها یک گلواژه است؟یا من اشتباه نمی کنم وانسانیت در گوشه ای ازاین قافله بشریت نهفته است؟
 
غریبانه ترین لحظه هستی،شکستن قلب یک کودک است این قافله بشریت آسوده خاطر قلب کودکی را می شکند ومی گذرد.می رود خالی از اینکه به پشت بنگرد وفقط بگویدآه قلب اورا شکستم.هرگز هرگز
 
غرور ملکه این قافله است.غافل از اینکه ته این جاده غرورجایی ندارد.
 
مهربان باش تا جای قدمهایت در این جاده تا همیشه بماند.آنقدر بماند که آخرین حلقه ی این زنجیر ازتماشایش لذت ببرد.
AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ 20:22 ] [ علی ]

انسانیت گمشده

 
چقدر لذت دارد وقتی تیر انتقامت را به قلب کسی فرو می بری
هیس،خوب گوش ده وقتی قلب یک نفر را می شکنی چه لذتی دارد
 
بیا وببین وقتی که کسی را به خاک سیاه مینشانی
وتمامی ذکر وفکرت می شود که چگونه زهرت رابریزی
 
خانه اش را شاید آتش بزنی،یا کودکش را بیازاری ویا هزاران فکر زشت دیگر
چرا اینگونه است؟
 
دلم برای انسانیت تنگ شده است
انسانیت کجاست در این دنیایی که همه چیز دارد بجز انسانیت
 
ایا تا به حال پزشکی برای بیمارش انسانیت تنها کمی انسانیت تجویز کرده است؟
چرا به جای بمب های مرگ بار معجون انسانیت را کشف نمی کنند؟
 
چرا تیرهای محبت اختراع نمی کنند؟اینجا کجاست براستی؟
این انسان جدید است یا آدم آهنی؟
 
شکم تو سیر باشد لباس تو لذیذ باشد برایت همین مهم است وبس چه برسر دیگری می آید به خدا مربوط است خواست نیافریند
 
این مرا آزارنمی دهد که نوشته هایم قافیه ندارند وزن ندارند اصلا شعر نیستند این مرا آزار می دهد که خط به خط نوشته های من گویای حقایقی است که هیچ کس آنها را نمی بیند هیچ کس
AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ 15:1 ] [ علی ]
 
فکر کردی چی ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر کردی گفتم من بغل کن،یعنی چی ها؟فکر کردی من تشنه ی شهوت ولذت جنسیم؟نه.اگه گفتم من بغل کن بهت لطف کردم،لطف کردم چون می خواستم برای اولین بار وآخرین بار توی عمرت عشق واقعی در آغوش بگیری تا تنت بوی عشق حقیقیو بگیره و بوی عشق دروغین تشخیص بدی و نزاری هر کسی توی آغوشت بخوابه.
من به آغوش تو نیازی ندارم.خیلی وقته که تو آغوش خودم راحتم.تو آغوش خودم هیچکی چپ چپ نگام نمی کنه.هیچکی دست کثیفشو به تن پاکم نمی زنه.هیچکی با چشمای حریصش تن ظریفمو نمی خوره.آغوش خودم تنها جائیه که وقت خوابیدن توش نه ترس از گناه دارم نه از دست دادنش.
این فکری که در مورد من کردیو خط خطی کن از بن وریشه غلطه.من بزرگتر ازاونم که تو آغوش تو جا بگیرم.
 
AxGiG,گوشی های روز دنیا و تبادل لینک
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, ] [ 14:14 ] [ علی ]

صفحه قبل 1 ... 6 7 8 9 10 ... 11 صفحه بعد

<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

تا خدا هست دلیلی برای ناامیدی نیست.
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 52
بازدید ماه : 279
بازدید کل : 105601
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 122
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


.

.

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

.

Online User
IranSkin go Up
تماس با ما

<-PollName->

<-PollItems->

کد متحرک کردن عنوان وب

بک لینک طراحی سایت
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
فونت زيبا ساز